پوریا عباسی




ترانه سرا و خواننده: Maynard James Keenan


بنگر! یک منجیِ نوظهور

هان! همان قومِ دیرین

بر گِردِ تغییر آمده اند

آغازی نو و کلامی تازه

و کلمهْ مرگ بود

و کلامْ تُهی از نور

سعادتِ نوین:

"خیر پیش، تو تنهایی!"


آمرزیده اند کاران

باشد که خم گردیم تا گانشان باشیم!


برکت یافته اند دارایان

باشد که ما زحمتکشان بیش شان فراهم آوریم!


سعادتمند اند حاسدان

رستگار بادا کاهلان، کینه ورزان، متکبران!


متبرک اند شکم پرستان

باشد که ما را با قحطی و جنگ سور دهند!


پس وارستگان چه؟ خوش قلبان، صلح جویان؟

فروتنان چطور؟ سوگواران، بخشایندگان؟


همگی محکوم اند

همه در عذاب


بنگر! یک منجیِ نوظهور

هان! همان قومِ دیرین

بر گِردِ تغییر آمده اند

آغازی نو و کلامی تازه

و کلمهْ مرگ بود

و کلامْ تُهی از نور

سعادتِ نوین:

"خیر پیش."


پس وارستگان چه؟ خوش قلبان، صلح جویان؟

فروتنان چطور؟ سوگواران، بخشایندگان؟


نیکوکاران را چه می شود؟

خیران را چه؟

صادقان، وظیفه دانان، شایستگان چطور؟


محکوم اند فقیران

بد فرجام اند صلح جویان

بی آخرت اند بردباران

زیان کارند بخشایندگان


چرا که اکنون کلمهْ مرگ است

و اینک کلامْ بی نور

سعادت نوین:

"لعنت بر محکومان، شما تنهایید!"



موسیقی با فضاسازی الکترونیکی و ضربات درامز شروع شده و صداهایی نفس مانند همراه با ضرب آهنگ در مجموع فضایی هشدار دهنده و وهم آلود را ایجاد می کنند. پس از چند میزان، شدتِ صدای درامز و فضاسازی بیشتر شده و با اضافه شدن گیتار باس، خواننده با حالتی هیجان انگیز و اخطاری شروع به خواندن بخش اول با پیامِ دروغ بودن وعده منجی و تغییر کرده و نهایتا" خبر از تنهایی انسان می دهد.


سپس با سکوتِ درامز و گیتار، بخش دوم با صدای پرشورِ ساز تیمپانی با حسی حماسی همراه با ملودیِ وهم آلودِ ساز ماریمبا و زیرسازی الکترونیکی شروع شده و با اضافه شدن ریف و ملودی گیتار الکتریک، خواننده فریاد می زند: "آمرزیده اند کاران" و با تغییر لحنی تمسخر آمیز به همراه فاصله خوانی می گوید: "باشد که ما خم گردیم تا فاحشگانشان باشیم!".


همین ترتیب برای سه بیت بعدی تکرار شده تا ناگهان با سکوت گیتار و درامز، بخش سوم با آرپژ-ملودی پیانو و ساز زایلوفون با ایجاد فضایی معصومانه و کودکانه آغاز شده و خواننده می پرسد: "پس وارستگان چه؟".

لحنِ خواننده در اینجا بسیار هوشمندانه با لرزش صدا، حسی غمگین و پر از بغض به خود می گیرد و در نهایت با استیصال می گوید: "همگی محکوم اند". به نظر من اوج ظرافت اجرای اثر در همین بخش می باشد.


در ادامه دوباره گیتار باس و سپس درامز به همراه فضاسازی الکترونیکی نواخته شده و خواننده بخش اول و سوم را با اضافه کردن پرسش درباره عاقبت نیکوکاران، شایستگان و. تکرار می کند. این بار متنِ بخش دوم با "محکوم اند فقیران، بد فرجام اند." جایگزین شده و پایانِ بَدِ خوبان را در مقابل عاقبتِ خوش پلیدان به تصویر، و بدین ترتیب روی کلیشه دروغین پیروزی نهایی خوبی بر بدی، خط می کِشَد. 


در قسمت انتهایی، خواننده این بار از فعلِ "است" به جای "بود" برای جمله "کلمهْ مرگ بود" استفاده نموده و پس از عبارتِ "سعادتِ نوین" گویی از دردِ این واقعیتِ تلخ نعره می زند. هم چنین به جای عبارت طعنه آمیزِ "خیر پیش"، منظور واقعی، یعنی "لعنت بر محکومان" را به کار برده و در هنگام ادای جمله پایانی "شما تنهایید"، تمامی ساز ها سکوت کرده تا تنهاییِ صدای خواننده، یاد آورِ تنهایی انسان در این میان باشد.


به زعم من شاید ضعف اثر تنها در یکنواختی ضرب آهنگ درامز و تا حدی کلیشه ای بودن استفاده از ساز زایلوفون برای ایجاد فضای معصومانه باشد. هم چنین به جای تکرار صفت های doomed (محکوم) و blessed (آمرزیده) شاید می شد از مترداف های دیگری نیز استفاده کرد؛ چنانکه سعی شد در ترجمه ترانه به فارسی اینگونه عمل شود.


در مجموع این اثر در مقایسه با بسیاری از قطعات گروه اصلی Tool از لحاظ مفهوم، ترانه، فرم و اجرا، اثری ساده به حساب آمده که نیاز چندانی به موشکافی و رمزگشایی ندارد. امید است در آینده فرصت بررسی قطعاتِ پیچیده ترِ این گروهِ بی نظیر، به دست آید.



English Lyric


دانلود کل آلبوم با کیفیت ٣٢٠ (١۴٠مگ)


فقط دانلود قطعه‌ی The Doomed


باز هم غزلی از حضرت مولانا و دوگانگی تعریفش از خالق! غزلی با لحن گلایه آمیز که توامان میتوان مخاطب آن را شمس تبریز و همچنین خداوند متعال دانست. باز هم برای بار چندم‌ تاکید میکنم ‌آنچه در این نوشتار میبینید به هیچ وجه تفسیر نیست. چون‌تفسیر اشعار شخصیت فوق العاده ای چون مولانا نیاز به شناخت و مطالعه ای فراوان دارد. بزرگانی هستند که تمام عمر خود را صرف شناخت مولانا و اشعار و اندیشه هایش کرده اند و با این حال ادعایی برای امر بزرگی چون تفسیر ندارند. پس با این حساب بنده حقیر تنها به معنای این اشعار خواهم پرداخت و شما میتوانید برای درک بهتر به منابع موثق رجوع کنید.

 

Pooriaa.blog.ir

تلخ کنی دهان من، قند به دیگران دهی
نم ندهی به کشت من، آب به این و آن دهی

- اوقات و احوال ناراحتت برای من است اما اوقات شیرین و سرخوشی ات برای مردم است. هیچ منفعتی برای من نداری،‌هیچ کاری برای من نمیکنی اما خیر تو به دیگران افزون است.

جان منی و یار من، دولت پایدار من
باغ من و بهار من، باغ مرا خزان دهی

- مانند جان من عزیزی، بهترین یار و دوست منی، بخت بلند و خوشبختی ابدی منی، مثل باغ همیشه بهار منی اما با این وجود. به خودت نیز ستم‌مکنی و اوقات خودت را نیز تلخ میکنی.

نکته: در مصرع دوم مولانا مخاطب شعر را به باغ همیشه بهار خودش تشبیه کرده، سپس اشاره میکند که باغ همیشه بهارش را همین مخاطب پاییزی و خزان زده میکند. پس با این وجود تعبیر صحیح این است که مخاطب این شعر به خودش نیز زیان و گزند وارد ساخته که از این بابت مولانا از او رنجیده خاطر است.

یا جهت ستیز من یا جهت گریز من
وقت نبات ریز من وعده و امتحان دهی

- یا با من سر جنگ و دعوا داری، یا از من میگریزی. وقتی که باید کام مرا شیرین کنی و به من لطف و محبتی داشته باشی دوباره مرا به وعده های مختلف و اما و اگر ها و آزمون های گوناگون می فریبی و باعث رنجش من‌میشوی.

عود که جود می‌کند بهر تو دود می‌کند
شیر سجود می‌کند چون به سگ استخوان دهی

- ساز عود وقتی سخاوت به خرج میدهد و کوشش میکند برای تو، برای دوری تو، برای خلق و خوی تو به صدا در می آید و ناله میکند. شیر با آن عظمت،‌در مقابل تو زمانی که به یک سگ پاره استخوانی میدهی کرنش میکند و از سخاوت و رحمت تو شرمنده میشود یا شاید به تعبیری آرزو میکند تا یک سگ باشد و از دستان بی دریغ و پر از رحمت تو روزی بگیرد.

نکته: عود، به معنای نوعی ساز ایرانی در شعر شاعران دیگر نیز کاربرد داشته است به عنوان مثال حضرت حافظ میگوید:

دانی که چنگ و عود چه تقریر میکنند؟

برگذرم ز نُه فلک گر گذری به کوی من
پای نهم بر آسمان، گر به سرم امان دهی

- از خوشبختی و خوشحالی اسمان ها را طی خواهم‌کرد اگر تفقدی به کوچه و خانه من داشته باشی و از کوچه ما گذر کنی، اگر به دیدارم بیایی و مرا به خاطر خطاها و اشتباه هایم‌مجازات نکنی از فرط خوشحالی میتوانم در آسمان ها قدم بزنم

عقل و خرد فقیر تو پرورش‌اش ز شیر تو
چون نشود ز تیر تو آنک بدو کمان دهی

- عقل و خرد و دانش در مقابل تو هیچ اند، همه ساخته و پرداخته توهستند، از تو روزی میگیرند. از تو تکامل میگیرند. اگر برایت گردنکشی کنند اگر در مقابل تو ناسپاس باشند آنها را به تیر خود مجازات میکنی و اگر نشد، کمان خود را به آنها تسلیم‌میکنی تا شرمنده بزرگواری و مناعت طبع تو باشند. به معنای ساده تر و مفهومی تر :
عقل و خرد ساخته تو هستند. اگر با تو سر ستیز داشته باشند تو با تدبیر خود چه با جنگ و چه با صلح دوباره مطیعشان خواهی ساخت.

در دو جهان بننگرد آنک بدو تو بنگری
خسرو خسروان شود گر به گدا تو نان دهی

- کسی که چشمش به حقیقت تو باز شود و تو به او الطفات داشته باشی دیگر برایش تمام دنیا بی ارزش میشود. کسی که تو به او الطفات خاصه داشته باشی هر که باشد هر چه باشد حتی اگر فقیر ترین مردم یا بی دانش ترین آدم‌ها باشد، بر اثر لطف و عنایت تو، گویی شاه شاهان و بزرگ بزرگان میشود.


گه بکشی گران دهی، گه همه رایگان دهی
یک نفسی چنین دهی، یک نفسی چنان دهی

- با توجه به بیت قبلی که در اجرای این غزل با خوانش محسن چاوشی حذف شده است:
گشتم،‌جمله شهر ها نیست شکر مگر تو را
با تو مکیس چون کنم؟ چون تو شکر گران دهی؟

باید دو بیت را با هم‌معنی کرد تا مخاطب نوشتار فهم بهتری داشته باشد.

- در تمام شهر گشتم، چون تو شکر فروشی نیست. با تو جای چانه زدن نیست، حتی اگر شکر تو گران تر از باقی شکر ها باشد
یا به عبارت مفهومی تر: در تمام عالم اگر بگردم از تو با دانش تر و شیرین نظر تر پیدا نمیکنم،‌پس هر ناز و کرشمه ای داشته باشی برای من قابل قبول است
ودر ادامه:
تو گاهی این شکر را با خِسَت و تنگ نظری وزن میکنی و گران میفروشی،‌گاهی همه را به یکباره رایگان به کسی میبخشی! تکلیف من با تو روشن نیست و از درکم‌خارج‌است چرا اینگونه ای؟
نکته:
مکیس/ مکیس کردن به معنای چانه زدن است.

 

برای خواندن بقیه ی تفاسیر آثار محسن چاوشی در قسمت دسته بندیها "شعر و موسیقی" را انتخاب کنید.


تفسیر اشعار مولانا نیاز به شناختی تخصصی دارد، بسیاری از ادیبان و صاحب نظران ادبیات فارسی نیز در مقامی نیستند که بخواهند اشعار مولانا را تفسیر و تعبیر کنند. بی جهت نیست که مقامی تحت عنوان "مولانا شناس" داریم. بنده حقیر با توجه به وسع و سواد اندکی که دارم سعی میکنم در این مورد فقط به معنای عینی و آنی ابیات بپردازم چون همانطور که میدانیم دنیای مولانا نیاز به پژوهش های فراوان دارد و البته از فهم این حقیر خارج است. در حد بضاعت خودم اضافه میکنم: آنچه مشهود است و  مورد اتفاق اکثریت صاحب نظران این حوزه، مولانا شخصیت شمس تبریزی را تجسمی از خالق یا خدای متعال روی زمین میداند. غزلیات شمس عمدتا برای شمس تبریزی سروده شده و به او تقدیم شده است. پس شما میتوانید مخاطب این اشعار را شمس تبریز و هم‌زمان خالق هستی و یا حتی بنا به تصور خودتان هر کسی که میخواهید تصور کنید. 

جان منی جان منی جان من
آن منی آن منی آن من

مثل جان در بدنم‌هستی،‌همچون جان متعلق به منی

شاه منی لایق سودای من
قند منی لایق دندان من

تو نقطه اوج‌آرزوهای منی، تو شیرین ترین مزه، شیرین‌ترین حالت یا به تعبیری، همان آرامشی هستی که خواستارش هستم.

نور منی باش در این چشم من
چشم من و چشمه حیوان من

تو همان نوری هستی که چشمانم‌را برای دیدن روشن میکند، تو  به من محرمی، تو به من نزدیکی، گویی تو چشمه آب حیات هستی که باعث عمر جاودانه و طولانی من میشوی

گل چو تو را دید به سوسن بگفت
سرو من آمد به گلستان من

آنقدر زیبایی که گل ها و ریاحین نیز به زیبایی تو معترف هستند. تورا قامتی چون‌سرو است که سرآمد تمام درختان هر باغ و گلستانی

از دو پراکنده تو چونی بگو
زلف تو حال پریشان من

از پریشانی من و گیسوانت که در باد رها هستند چه حالی داری؟ چه لذتی میبری؟ 

دو پراکنده: منظور شاعر از دو پراکنده، اول گیسوی دلدار است و دوم حال  منقلب خودش بر اثر عشق به دلدار 

دست فشان مست کجا می‌روی
پیش من آ ای گل خندان من

راه رفتن تو مانند رقص و سماع است، ای دلبری که مثل گل با طراوت و شادابی،‌همیشه با من باش 

ای رسن زلف تو پابند من
چاه زنخدان تو زندان من

ای که موهای تو گویی مانند یک طناب دست و پای مرا بسته، یا عبارتی مفهومی تر: موهای تو همان طناب عشق است که مرا گرفتار کرده است. چاله زنخدان تو مانند زندانی شده که من در آن اسیرم

 

برای بازدید از تفسیرهای بیشتر در طبقه بندی موضوعی به شعر و موسیقی مراجعه کنید.


 

ترک اول : رسوا

 

اولین ترک مجموعه‌ی پر سر و صدای مُجاز رُسوا نام دارد و به گونه‌ای اهداف کُلی سروش هیچکس از ساخت مجموعه‌ای به این نام را مشخص می‌کند. با مثال زدن کتاب‌هایی از شاعران بزرگ ایران و قرآن از محمد، دید خود را نسبت به مجوز نشان می‌دهد و اینگونه چگونگی مُجاز بودن مجموعه خود را نشان می‌دهد؛ آرایه‌های فراوان، اشاره به وقایع ی و تاریخی، تمرکز روی محتوا و محتوایی که در اکثر مواقع حالت ی دارد به خوبی نشان دهنده‌ی سروشی متفاوت از دهه‌ی هشتاد بود که با افکاری پخته تر برای رپ کردن آماده شده است. آلبومی که چندین سال طول کشید و سروش هیچکس با اجرای قسمتی از ترک رسوا و به اشتراک گذاشتن آن در اینستاگرام، خبر از پایان ضبط مجاز داد. سروش هیچکس از مُرَدَد بودن و مشکوک بودن به همه چیز سخن می‌گوید و اینکه در هیچ دسته یا گروهی نمی‌توان او را به حساب آورد زیرا از ویژگی‌های مختلف هر دسته در او وجود دارد و در اصل او تشکیل شده از رَگه‌های افکار مختلف و همین به گونه ای بهترین تعریف شخصیت پیچیده‌ی سروش هیچکس است.

شروع کار،با یک پد است،که حالت خیزان دارد.

ولوم پد میزان به میزان افزایش پیدا میکند،و در میزان آخر قطع شده،و یک FX جاى میزان آخر آن را میگیرد.

سپس،دو سینت به موسیقى وارد مى شود؛یک سینت مسئولیت ملودى اصلى که نواخته مى شود را دارد و یک سینت هم به صورت لایه اى(layer) در بعضى از میزان ها زیر سینت اصلى مى نوازد.

با شروع ورس سروش هیچکس،ترتیب ساز بندى دچار تغییر نمى شود،فقط نوع چینش نت ها در داخل آن ها عوض مى شود.

در انتهاى ورس اول،بیت کار با یک پاساژ به کروس ترک منتقل مى شود.

کروس کار به صورت ارکسترال کُر اجرا مى شود.

ورس دوم کار،داراى لاین کیک است و آهنگساز پترن کیک را به بیت اضافه مى کند؛که رفته رفته با اوج گرفتن حالت خوانش سروش هیچکس فاصله این کیک ها به هم نزدیک تر مى شود تا به خوبى حس خیز یا اوج را به مخاطب القا کند.

ترک،نسبت به محتواى ارائه شده از آهنگسازى خوبى برخوردار نبود،و از تیم ملتفت،انتظار مى رفت تا براى ترک اول آلبوم مجاز،بیت بهترى تولید کنند تا وظیفه جذب و علاقه مند شدن مخاطب به شنیدن بقیه ترک هاى آلبوم،فقط به عهده سروش هیچکس نباشد.

میکس و مستر ترک هم کیفیت معمولى اى دارد،و سینت لایه شده در بعضى میزان ها گوش را مى زند؛و در قسمت هایى از کار هم ملودى بیت،سوار بر صداى سروش هیچکس مى شود.

 

ترک دوم : تو کجا بودی 

 

تو کجا بودی؟ » روایت رشد رپ از هیچ و پایه گذاری اون توسط آقای راوی با لحن تند و سوزدار.

در دوره ای که معمولاً رپکن های mainstream فارسی از بزرگی و قدمت خود و کارهایی که برای رپ فارسی انجام دادند، دم میزنند و می‌بالند، هیچکس » با واقعیت تمام از زحماتی که برای این عرصه کشیده در تو کجا بودی سخن میگه و اثبات میکنه که مُرشد این راه کسی نیست جز شخص خودش.

فضای کار شدیداً کوبشی و تکان‌دهنده است، از آغاز با صدای بــیت و ضربآهنگ، لحن رپکردن هیچکس پیداست که این قطعه مملو از غرور است و افتخار.

سروش در شروع کار بیان میکنه که بی دلیل و بی حساب ، بدون هیچ پاداش از جانب کسی دل به اینکار بسته و صرفاً علاقه ی درونی بود که باعث جریان‌ساز شدن هیچکس شد و به دنبال جذب و مهر تایید اقشار جامعه نبوده.

هیچکس ، خیابون رو به قیفی تشبیه میکنه که خروجی این قیف هیپ هاپ رو زاییده ، هیپ هاپی که مقیم خیابان هاست و همیشه در همین خیابان‌ها ، کنار جدول و پارک ، کوچه ها و دیوار ها رشد کرده.سروش از زمین خوردن ، زمین زده شدن توسط سیستم و عوام از بیدار و آگاه بودن تا چشمی که همیشه باز و بیناست میگه و با لحنی اغرار آمیز این رو مطرح میکنه که هیچ چیز جلو دارش نبوده و نیست. 

در آخر ورس یک هم مخاطب رو تا جایی می‌بره که عرض کنه از این بخش به بعد ، کار ما عیان و آشکار شد.

کروس کار هیچ فعلی و جمله ای نداره و صرفاً هیچکس سعی میکنه با کلمات ، مفهومی که در ذهن داره رو انتقال بده ، و تکه به تکه همین کلمات مفهوم پیشرفت رو به مخاطب منتقل میکنن.از تردید کردن و سرکوب شدن و مقاومت در مقابل تمام اینها تا انفجار بزرگ رپ در سرتاسر این جغرافیا و رشد اون.

ورس دو یا بخش دوم کار علناً به تمام افرادی مشت میکوبه که زحمات هیچکس رو زیر تیغه ی سوال میبرن و سروش هم با کوبندگی خالص قدمت خودش رو اثبات میکنه ، او مدعی میشه که باعث رشد و پراکندگی رپکن ها شده ، مدعی میشه که ناظر اصلی این جریان شخص خودش بوده. 

هیچکس به مجموعه ی جنگل آسفالت » اشاره میکنه و نقطه شروع رپفارسی و رپی که منحصرا تحت این جغرافیاست ، تلفیق موسیقی ایران ، استفاده از ساز های اصیل و با هویت از تلاش های سروش به حساب میاد و باز هم ادعا میکنه که او با این کار به رپ این منطقه هویت داده.

بخش سوم تو کجا بودی؟ » ، بخش پایانی و اتمام حجت هیچکس به حساب میاد ، به تاریخ رپ میپردازه و رسماً بیان میکنه که شکاف مهمی بین موسیقی ایجاد کرده ، شکاف موسیقی قبل از رپ و بعد از اونو کلمه مقاومت رو تماماً توضیح میده و ایستادگی در مقابل ضد رپی ها رو از اعمال بزرگ خودش میدونه.

کروس بخش آخر با شیطنت مهدیار که آهنگساز این کار بوده همراه به پایان میرسه و شرط‌بندی و کاسبی کثیف رپکن ها رو میکوبه.

تو کجا بودی ، قدرت و رژه ی نظامی سروش در خیابون رپ بود ، بیانگر قدمت و اثرگذاری ، جریان‌سازی و تمام زحمات دلی بود که سروش انجام دادهواقعا ما کجا بودیم زمانی که رپ رشد کرد و به اینجا رسید ؟

ترک از اینترو خاصى برخوردار نیست،و با یک لوپ چاپ شده شروع مى شود.

با شروع ورس،وکال سروش هیچکس و پترن درامز به لوپ اضافه مى شوند.

لوپ اصلى کار توسط آهنگساز دچار تغییراتى در بعضى میزان ها مى شود؛تغییراتى نظیر قطع و وصل شدن،یک اکتاو زیر یا بم کردن،یا عوض کردن آکورد ها و ترنسپوز لوپ.

بیت کار در عین اینکه از لاین هاى زیادى تشکیل شده است،اما ساختار ساده اى را دارا است.

میکس و مستر ترک هم کیفیت چندان جالبى ندارد و تفکیک صداها به خوبى صورت نگرفته است؛به طورى که بعد از چند بار گوش کرد به ترک ممکن است دچار سر درد شوید.


آخرین جستجو ها